افرادی کسالت آور و خسته کننده ایی هستند که در هر جمعی افرادی حضور دارند که شما را کلافه میکنند و آرزو میکنید که ای کاش در جای دیگری بودید! میتوان این افراد را در دسته خستهکنندهها قرار داد که همگی ویژگی های خاص و مشترکی دارند
به جای پیدا کردن یک تعادل بین صحبت کردن و گوش دادن، در حرف زدن زیاده روی میکنند. گوش دادن بدون صحبت کردن و یا صحبت کردن بدون گوش دادن، هر دو کار اشتباهی است.
اگر شما آدم خسته کنندهای هستید، احتمالا متوجه زبان بدن اشخاص دیگر نمیشوید. آنچه که باعث میشود یک فرد خسته کننده باشد، صحبت کردن بیهوده و مستمر و نادیده گرفتن سیگنالها و زبان بدن طرف مقابل است که میگوید “من علاقه مند به شنیدن آنچه شما میگویید نیستم، اما هر چند ثانیه یکبار به رسم ادب با اشاره سر شما را تایید میکند
انعطاف پذیری شناختی یعنی توانایی ارزیابی یک ایده یا یک رویداد از دیدگاههای متفاوت و پس از آن، به طور طبیعی، برجسته کردن آن است. اما افراد خسته کننده این توانایی را ندارند و نمیتوانند از وقایع روزمره نکات خنده دار و سرگرم کننده بسازند.
یک زندگی کمتحرک و بدون تنوع برای هرکسی باعث زندگی خسته کنندهای میشود. رفتن به موزهها، خواندن کتاب و یا حتی پیاده روی، تحرک خوبی به زندگی میدهد. تجارب گوناگون مکالمه و ارتباط فرد را بهبود میببخشد.
او معتقد است به این دلیل که کسی نمیخواهد به او گوش دهد، و شاید صحبتهای او برای کسی جذابیتی نداشته باشد، بهتر است چیزی نگوید.
افرادی که نمیدانند به چه چیزی اعتقاد دارند، آدمهای خسته کنندهای هستند.
برای علاقهمند کردن و درگیر کردن دیگران، شما باید قادر باشید که چگونه داستان بگویید. شما باید به آن داستان اهمیت دهید که دیگران مجذوب داستان شما شوند.
یک موضوع مهم که احساس میکنید دیگران باید به آن اهمیت دهند را بیابید. این اهمیت باید واقعی، نه بازی با زبان باشد، که باید در سبک خود قانع کننده و اغوا کننده باشد.
افراد خسته کننده نمیتوانند مسائل را از دیدگاه افراد دیگر ببینند.
مردم خسته کننده معمولا کسانی هستند که نمیتوانند (یا نمیخواهند) درک کنند که یک مکالمه از دیدگاه تجربهی شخص دیگر چگونه است. توانایی قرار دادن خود در جای یک نفر دیگر، قدرت جالب صحبت کردن را میسازد. به این ترتیب، هوش هیجانی کلید یک مکالمه خوب است.
مردم در مورد آنچه که فکر میکنند، نگاه انتقادی ندارند، پس چیزهای زیادی را برای ارائه در گفتگو نیز نخواهند داشت. این افراد فقط میتوانند نظرات بسیار سطحی خود را در موضوعات مختلف ارائه دهند.
افراد خستهکننده چیز جدیدی برای اضافه کردن به شما ندارند.
تحقیقات بر روی مغز نشان میدهد که ما اساسا به صورت طبیعی به دنبال اخبار تازه هستیم. اگر شما هیچ چیز جدیدی را برای شنونده فراهم نکنید، آنها برای گوش دادن به شما تحریک نمیشوند. وقتی که از کسی میتوان چیزی جدید یاد گرفت دیگر آن فرد یک فرد خسته کننده نیست.
زمان تصمیم گیری در مورد اینکه کسی واقعا یک فرد خسته کننده است، طول میکشد، هر چند برخی از افراد نشانههای بسیاری در اوایل یک رابطه از خودشان بروز میدهند.
افراد خسته کننده اجازه صحبت کردن را به کسی نمیدهند.
آنچه که باعث میشود کسی خسته کننده به نظر برسد، عدم توانایی در شریک کردن دیگران در مکالمه است. آنها معمولا نقطه نظر خود را با جزئیات بسیار زیاد و بی ربط به موضوع اصلی، بازگو میکنند. اگر شما نمیتوانید بفهمید که کسی از دایره گفتگو کنار رفته، شما آدم خسته کنندهای هستید
زمینهها و نیازهای شخصی اغلب درگیریهایی را ایجاد میکند. به عنوان یک فرد، گاهی اوقات یک انتخاب آگاهانه از شما ممکن است باعث ناراحتی دیگران شود. با این حال، با کمی دقت شما میتوانید در حالی که همه نیز راضی باشند، به اهداف خود برسید.
شما نمیتوانید همه را راضی نگه دارید، اما همکاری و کنار آمدن با یکدیگر برای حل درگیریها، نه تنها همیشه لذت بخش است بلکه میتواند یک دوستی را قویتر بسازد.
راستگو باشید.
مردم به صورت مداوم میآموزند که دروغ نگویند، در عین حال بسیاری از آنها هرچه مسنتر میشوند به اشتراک گذاری حقیقت برایشان سختتر و کمتر میشود.
البته بسیاری از مردم فکر میکنند که صادق هستند و معمولا دروغ نمیگویند مگر برای آن چیزی که میخواهند به دست بیاورند و یا برای جلوگیری از مشکلات احتمالی. اما همان افرادی که ادعای صداقت دارند، ممکن است در مواقع لزوم سر همکاران و دوستان خود را به صخره بکوبند. البته لازم نیست هر چیزی که به ذهن تان میآید را بگویید.
صداقت مستقیم در بسیاری از موارد مشکلات را سریعتر حل میکند و برای شما احترام بیشتری کسب میکند. بصیرت به جلوگیری از آزردگی احساسات و ناراحتیهای غیر ضروری اجتماعی کمک خواهد کرد.
عادل باشید.
همیشه تقلب کردن، بارهای زیادی در دانشگاههای دنیا داشته است. به این معنی است که شما به احتمال زیاد با مردمی در اطراف خود محاصره شدید که به بازی عادلانه اعتقادی ندارند.
در حالی که مچ بسیاری از آن ها هنوز گرفته نشده است، اما در نهایت شانس عقب میکشد و فقط انجام یک کار نادرست دیگر باعث انگ خوردن به عنوان یک فریب دهنده میشود و اعتماد دیگران را از دست میدهند.
برای پیدا کردن یک راه سریعتر برای موفقیت و یا یک میانبر برای انجام کارهای ناخوشایند خود، تقلب نکنید. شما میدانید که خط اصلی کجاست و به همین دلیل شما نباید از آن عبور کنید.
بچهها به طور خودکار فرض نمیکنند که شخص دیگری تمام پاسخ را میداند. آنها گستاخانه میپرسند تا وقتی که به جواب و درک کامل برسند. هیچ چیز بدتر از آن نیست که چون شما بیش از حد خجالتی برای سوال پرسیدن بودهاید، یک مسیر بی فایده طولانی را برای پیدا کردن جواب طی کنید ، و یا حتی از آن بدتر نتیجه گیری کلی بدون در نظر گرفتن حقایق است.
حس کنجکاوی خود را تشویق کنید. زمانی که شما چیزی را نمیدانید به آن اعتراف کنید. با اشتیاق و انرژی برای توضیحات و شفاف سازی سوال بپرسید و به پاسخ گوش دهید.
هیچ کسی کامل نیست ، شما باید بردبار باشید و به دیگران احترام نشان دهید ؛ در هر طرح و برنامهای که دارید سعی کنید از افرد متفاوت با شخصیتهای متفاوت استفاده کنید، آنهایی که بهترین در کار خود هستند! شما مجبور نیستید که با همه دوست شوید یا اینکه همه را دوست داشته باشید اما باید تمام سعی خود را بکنید تا از درگیریهای غیر ضروری و بچگانه جلوگیری کنید و به خاطر مسائل بیارزش برای برنامه خود مشکل ایجاد نکنید.
تنها کسی که از کینه رنج میبرد شخصی است که آن را دارد. یک تلاش هماهنگ برای مقابله با درگیری قبل از رخ دادن آن داشته باشید. سپس یاد بگیرید که ذهن خود را درگیر مسائل بیاهمیت نکنید.
این به این معنا نیست که شما باید ساده لوح یا احمق باشید. اما وقت خود را با نفرت داشتن از دیگران، هدر ندهید. با حل و فصل یک درگیری و یا دور شدن از آن، بر روی انجام بهترین کار خود تمرکز کنید.
وقتی جوان هستید احساس انعطاف پذیری، مقاومت و شکست ناپذیری دارید. کودکان هنگام بازی به طور مداوم به زمین میافتند و سپس دوباره به عقب بر میگردند و بازی را دوباره اجرا میکنند.
با افزایش سن، شما بیشتر به یاد دارید که افتادن درد دارد و لطمه میزند و تمایل کمتری به ریسک دارید و در برابر وسوسه مقاومت میکنید. همیشه در حال سعی و تلاش باشید، شکست بخورید، و دوباره سعی کنید. اگر چیزی درست کار نمیکند، آن را درست کنید.
وقتی که شما پنج ساله بودید و پدرتان در کنار شما ایستاده بود، عذرخواهی سخت بود. حتی زمانی که بزرگسالان شما را قانع نمیکردند، سخت تر میشد. اما یک معذرت خواهی صادقانه اغلب یک راه طولانی را درست میکند.اگر شما یک اشتباه انجام دهید، فروتنی و قدرت برای اعتراف به آن داشته باشید.
بیشتر ما ساعات بسیاری را مشغول کار هستیم: 40، 50 یا حتی 60 ساعت در هفته اما احتمالا، با حواسپرتیهایی مثل تفریحات اینترنتی، خوردن در محل کار و برنامه ریزی بد زمانی، ما تنها در مدت کوتاهی از روز خود بازده و کیفیت کاری بالایی را ارائه دهیم.
صبحانه مهمترین وعدۀ روزانه است و واقعا راحت است که شکم خود را با شیرینی، کاسۀ غلات، ساندویچ تخممرغ پر کنید تا متابولیسم بدن شما بالاتر رود.
همۀ این انتخابها میتوانند خوب باشند، اما متعجب خواهید شد اگر بدانید که با یک کوکتل سبز چقدر میتوانید سر حال شوید. و البته خوردن یک آبمیوه سالم به زمان کمتری تا پختن شیرینی هم نیاز دارد.
من یک فرمول سریع و راحت را استفاده میکنم: یک سیب، یک موز، یک پرتقال، یک مشت اسفناج، نصف یک خیار، هر آبمیوه موجود یا آب نارگیل، چند قطعه یخ و مقداری تخم کتان را برای یک دقیقه در مخلوط کن با هم ترکیب کنید.
در زمانی که منتظر آماده شدن ترکیب سلامتی خود هستید، به روز خود فکر کنید و تصمیم بگیرید که برای احساس پیروزی در انتهای روز کدام 3 کار را باید انجام دهید. درست است، هر روز شما در نهایت پیروزمندانه نخواهد بود، اما اینگونه برنامهریزی کردن به شما کمک میکند که زندگی را به جریان بیاندازید.
رایج ترین اشتباهاتی که مردم در سر کار میکنند این است که لیست کارهایی که باید انجام دهند را تبدیل به لیستی از پروژههای موثر و با محدودیت زمانی نمیکنند. من متوجه شدم که آدمهایی که اینکار را انجام میدهند اکثرا کارهای خود را در زمان مورد نظر تحویل میدهند.
برای هر کار بزرگی که در لیست شما وجود دارد، آن زمانی را که فکر میکنید نیاز است را روی تقویم خود پر کنیدو سپس 33% زمان بیشتر هم اضافه کنید تا مطمئن باشید که آن کار به درستی انجام میشود.
پروژه شما چند روزه است یا اینکه نمیتوان مستقل آن را انجام دهید، زمان مورد نظر برای آن را به قسمتهای قابل هضم تبدیل کنید. یک زمان برای این بگذارید که نقشۀ کاری خود را بکشید و بعد هم زمانی را در نظر بگیرید تا در طی آن کار را انجام دهید.
مسئولیت خود را قبول کرده و به شما این فرصت را میدهد که وقتی حواستان پرت شد، درجا تمرکز شما بروی کارتان باز گردد. اغلب، ما میگذاریم که حواسپرتی تمام صبح ما را از بین ببرد شما نباید بگذارید که یک ایمیل یا چک کردن سایتهای مختلف شما را از برنامۀ روزانۀ خود دور کند.
برای بعد از نهار 15 دقیقۀ وقت بگذارید تا دوباره روی زندگی تمرکز کنید این یک جور مدیتیشن حرفهای به حساب میآید. از کامپیوتر خود دور شوید، آن را خاموش کنید، به یک اتاق ساکت بروید و مشخص کنید که برای باقی روز چه کارهایی باید انجام دهید.
یک برنامه از کارهای روزانه صبح برای خود مشخص کردید را تا کجا پیش بردهاید. آیا از برنامۀ خود جلوتر هستید؟ یا عقبتر؟ شما کم کم میبینید که این 15 دقیقهها به شما کمک میکند ببینید که چطور از مسیر خود منحرف شدید، چه چیزی برای شما حواسپرتی ایجاد میکند و به شما کمک میکند ریتمی را برای خود پیدا کنید تا تمام روز را بازده داشته باشید.
سحر خیزی به طور کلی باعث شادی و رضایت بیشتر از زندگی می شود.
یک مطالعه که توسط دانشگاه تورنتو انجام شده است نشان می دهد که مردمی که شب ها تا دیر وقت بیدار می مانند بیشتر در معرض ابتلا به یک سندرم هستند که مربوط به عدم تطابق بین ساعت داخلی بدن و واقعیت های برنامه روزانه ما است که باعث خواب آلودهگی بیشتری می شود، این بدان معنی است که ساعت بیولوژیکی خود را باید با ساعت های رسمی هماهنگ کنید.
برای کسانی که به طور طبیعی سحر خیز نیستند، چند راهنمایی اولیه برای زود بیدار شدن از خواب در در این مقاله آمده است.
در یک مطالعه در آلمان، محققان دریافتند که افرادی که به آن ها هشدار داده شده که در ساعت 6 صبح باید از خواب بیدار شوند، از پیش هورمون های محرک استرس هوشیاری در بدن آنها در ساعت 4:30 صبح ساخته می شود. اما مردمی که به آن ها هشدار داده نمی شود، بدن از این نوع هورمون ها تولید نمی کند که پس از بیدار شدن منجر به بی حال و سستی بیشتری می شود.
مطالعه ای توسط دانشگاه لیژ انجام شد، نشان داد کسانی که کمی نور خورشید را در اوایل صبح دریافت می کنند، هشیاری بیشتری نسبت به گروهی که از آن محروم بوده اند، دارند. آنها همچنین فعالیت بیشتری در قسمت شناخت مغز خود دارند.
این کار همچنین باعث خواب راحت در شب می شود و به اختلال خلقی فصلی در طول روزهای کوتاه زمستان کمک می کند. شما با موجی از هورمونهای استرس از خواب بیدار میشوید، بدن شما رابرای آماده شدن در روز است. اما اگر شما چرت بزنید،به بدن خود میگویید که کار مخالف آنرا انجام دهد، درنتیجه شما درنهایت احساس خستگی و بیحالی بیشتر می کنید.