» از بین بردن خاطرات بد توسط مغز
از صداهای بلند گرفته تا بوهای خطرناک یا در مقابله با مهاجمان، باعث میشوند تا ضربانهایی الکتریکی در سلولهای عصبی احساسیمان حرکت و قسمت ترسیدن مغز ما را فعال کنند؛ حتی در برخی مواقع ممکن است باعث فرار هم شوند.
محققان چگونگی عملکرد مغز را دربارهی عکسالعمل به احساسهای مختلف پیدا کردهاند مغز حتی میتواند متوجه شود اگر هشدار خطری که دریافت کرده بود، غلط از آب درآمده یا تمام شده است. اما برخی از مواقع این سیستم کارش را بهدرستی انجام نمیدهد و حس ترس و خطر باقی میماند. در نتیجه افراد دچار PTSD یا «اختلال استرسی پس از ضایعه روانی» میشوند.
تحقیقات جدیدی توانسته است قسمت مسوول مغز دربارهی از بین بردن خاطرات بد را پیدا کند؛ طوری که امکان دارد به درمان کامل PTSD یا دیگر اضطراب نزدیک شده باشیم
مثل بیشتر احساسها، ترس نیز از نظر عصبی ساختاری پیچیده دارد. تحقیقاتی که قبلا دربارهی ترس انجام شدهاند، دو بخش مغز را مختص عکسالعملهای نسبت به ترس عنوان کردهاند. «آمیگدال» (Amygdala) دو قسمت از مغز هستند که در پایین گیجگاه قرار دارند و زمانی که میترسیم فعال میشوند. اگر خطری رفع شود، قسمتی از مغز به نام «قشر جلو مغزی» یا Prefrontal cortex که در پشت پیشانی است وارد کار میشود و ترس فروکش میکند.
سازمان ملی سلامت امریکا در تحقیقات جدیدی که انجام داده، اتصال هر دو بخش را برای از بین رفتن ترس لازم دانسته است. طوری که خاطرات بد هم بدون همکاری این دو بخش از بین نمیروند. محققان در آزمایش هایی که انجام دادهاند، ابتدا موشهایی را با صدایی که آنها را میترساند آزمایش و مشاهده کردند که پس از چند بار تکرار، ترس آنها از بین میرود. سپس توسط نور، اتصاف بخش آمیگدال و قشر جلو مغزی را قطع کردند و بدن موشها نتوانستند از ترس جلوگیری کنند.
محققان معتقدند که اختلال PTSD به دلیل ضعف ارتباط بین آمیگدال و قشر جلو مغزی است و خود این بخشها مشکلی ندارند.
«اندرو هولمز» (Andrew Holmes) که محقق اصلی این پروژه است، به سادگی دربارهی کشفشان میگوید: “اگر اینترنتتان بهخاطر کابل خانهتان کند است، بهجای اینکه بروید و فرستندهی اصلی را قویتر کنید، بهتر است همان کابل را درست کنید.
سطح نیمکرههای مخ در مهره داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف ، ولی در پستانداران عالی بویژه انسان چین خوردگی فراوان دارد. مغز آدمی بزرگترین مغزها نیست اما وزن آن نسبت به جثه آدمی بیشترین است و با در نظر گرفتن سایر شرایط بهترین مغز است. مغز مهره داران در دوران جنینی دارای سه قسمت اولیه به نامهای مغز پیشین ، مغز میانی و مغز تحتانی است. از این قسمتها بتدریج بخشهای مختلف مغز پدید میآیند.
ساختار مغز
مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته است. سه پرده که در مجموع مننژ نامیده میشوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت میکنند.
پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام میدهد.
پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.
در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی-نخاعی میگویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.
مخ
مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشتههای عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشتههای عصبی صورت میگیرد. قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده میشود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشتههای عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنبالههای نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.
علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است. هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژهای انجام میدهد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است. قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است. مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است. نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل میکنند. هر نیمکره کارهای ویژهای را نیز انجام میدهد.
نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد. نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ، موسیقی را کنترل میکند. تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت میکنند. هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.
مخچه
مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچهای به مخ کمک میکند.
مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت میکند. در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر میزند. حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر میدهند و مخچه ، ماهیچهها را طوری کنترل میکند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام میدهد همگی غیر ارادی هستند.
بصل النخاع
بصلالنخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است. انتهای بصلالنخاع به نخاع مربوط است. بیشتر بصلالنخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد. بصلالنخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را اداره میکند. به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد. مغز 12 جفت عصب دارد. این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.
بطنهای مغزی
در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع شده و بطنهای مغزی را بوجود میآورد. بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکرههای مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن چهارم در محل بصلالنخاع و پل مغزی
مایع مغزی-نخاعی
سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان ضربهگیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ میکند و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که از رگهای خونی بافت مغز منشا میگیرد بین 150 - 80 میلیلیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی میگردد که میتواند باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.
منبع: Scientific American